معنای زندگی

بیان معنای زندگی و احساسات از زبان ازرا بایدا نویسنده کتابهای ذن. در این وبلاگ اتفاقات ساده زندگی و احساسات روزمره مرور می شود . میتوان معنای ترس و خشم و سرزنش و اندوه در روابط و همچنین تلاش و مقاومت و عادت و نیاز و تعریف معنویت و معلم معنوی و ... را یافت.

معنای زندگی

بیان معنای زندگی و احساسات از زبان ازرا بایدا نویسنده کتابهای ذن. در این وبلاگ اتفاقات ساده زندگی و احساسات روزمره مرور می شود . میتوان معنای ترس و خشم و سرزنش و اندوه در روابط و همچنین تلاش و مقاومت و عادت و نیاز و تعریف معنویت و معلم معنوی و ... را یافت.

... چیزی به غیر از آنچه هست

ما مشکلاتی داریم اما دلمان نمیخواهد هیچ مشکلی داشته باشیم

و مشکل همینجاست.

................................

تا وقتی دلمان می خواهد در زندگی هیچگونه ناراحتی ای نداشته باشیم رنج کشیدنمان تضمین شده است.

.................................................................................................................................................

ما اعتقاد داریم نمی توانیم شاد باشیم چون زندگیمان سخت است.

اما موضوع عکس اینست:

تا وقتی نمیتوانیم شاد باشیم زندگی ما سخت است!

.........................................................................

نگرانی همیشه مربوط به آینده است

باید ذهن خود را به زمان حال بیاوریم (به آنچه در لحظه اتفاق می افتد)..

تا بتوانیم که نگرانی هم فقط فکری دیگر است.

..............................................................

باید به افکارمان نگاه کنیم ..

و ببینیم که آنها چه هستند : فقط افکار

و ببینیم که چه نیستند: حقیقت اینکه شما چه کسی هستید و زندگی چیست.

............................................................................................................

احساسی که باید در خودمان اصلاحش کنیم مبتنی بر این باور است که ما شکسته ایم

و این باور فقط فکری دیگر است.

...........................................

باید به این مسأله توجه کنیم که فکر کردن و حرف زدن چقدر ما را از حضور داشتن در زندگی منحرف می کند.

..................................................................................................................................................

رنج کشیدن نتیجه پافشاری ما روی این مطلب است چیزی به غیر از آنچه هست باید باشد.

............................................................................................................................

در هر لحظه ما می توانیم انتخاب کنیم که بر اساس روشی معنوی به زندگی بپردازیم..

یا به دنیای امن و راحت شناخته ها عقب نشینی کنیم.

مقاومت

مقاومت واکنش شرطی شده نفس است.

تلاش نفس است برای حفظ تسلط.

ترس نفس است از رها کردن شناخته شده ها.

.

مقاومت ما غالبا نمی گذارد بیش از چند ثانیه در لحظه اکنون باقی بمانیم

ما مقاومت می کنیم چون می خواهیم جنجالی را که زیر تجربه واقعی ما نهفته است احساس نکنیم.

.

به این ترتیب از ناراحتی فرار می کنیم و ..

به آسودگی دروغین افکار خود پناه می بریم.

.

مهم نیست که مقاومت ما چه شکلی به خود بگیرد..

در هر صورت آرامشی با خود به ارمغان نمی آورد.

.

در برابر هر چیزی که مقاومت کنیم آن چیز بیشتر تقویت می شود.

مقاومت ما به آن چیز استحکام می بخشد و ..

این قدرت را به آن می دهد که در زندگی ما باقی بماند.

به لحظه رسانی تفکر

فرایند پیچیده ای در ذهن ما وجود دارد که ما را درگیر میکند.

فرایندی که نمیگذارد:

هر لحظه بر عملکرد خویش در آن لحظه آگاهی داشته باشیم.

تازگیهای زندگی را ببینیم

و طعم جدید آن را در کاممان حس کنیم

.

اما پس از پایان ماجرا درگیر میشویم

خاطرات آن زمان را مرور میکنیم

احساساتمان با خاطرات آن زمان زنده میشود

با تمام توان شروع به تحلیل رفتار آن زمان میکنیم

حسرت و رنج وجودمان را میگیرد

.

گاهی لذت کاذبی از کشف حقیقت در وجودمان جوانه میزند.

این ما را به ادامه این تفکر رنج آور ترغیب میکند.

در حالیکه آن چیزی که تحلیل میکنیم تنها تصویر مخدوشی از آن اتفاق است.

.

اگر همزمان با هر عمل آگاهی آن لحظه در خودآگاه ما فعال باشد.

در عوض قبل از هر اتفاق از تشویش..

و بعد از آن از درگیری با خاطرات..

آن زمان خلاص شویم

میتوانیم زندگی را زندگی کنیم

بزرگان عقیده دارند این فقره با تمرین حاصل میشود.

.

البته هنوز معتقدم

این بی فکری مربوط به فعالیتهای واقعی نیست.

...مراقبه کننده خوب

اینکه خودمان را به عنوان "مراقبه کننده خوب" باور داشته باشیم..

بهبودی در وضع مراقبه ما حاصل نمی کند.

فقط خودانگاره اغفال کننده دیگری برای ما به وجود می آورد.

................................................................................

همانگونه که رویای رسیدن به روشنگری را حریصانه دنبال می کنیم..

برای بیرون کردن آن از سرمان هم به همان اندازه حرص می زنیم.

.......................................................................................

آیا هنوز در رویای تجربه ای روشنگرانه که موقتا به ما آرامش و راحتی خیال بدهد گرفتار مانده ایم؟

.................................................................................................................................

برای اینکه قدمی به سوی بیداری برداشته باشیم..

باید دست از "من" هایمان برداریم.

اهداف

ما هدفهایی را برای خودمان در نظر میگیریم که ..

فکر می کنیم در مسیر زندگی هدایتمان می کنند.

.

اما فراموش می کنیم که ..

این اهداف آن قدر که

از خلق و خوی درونی ما

و از وضعیت دایم التغییر محیط زندگی ما

ناشی می شوند

برآمده از انتخابهای هشیارانه نیستند.

.

اینکه فکر کنیم می توانیم سرنوشت خودمان را آنطور که اراده می کنیم بسازیم..

اشتباه است و از این ناشی می شود که

نیاز داریم خودمان را عامل تغییر ببینیم.