معنای زندگی

بیان معنای زندگی و احساسات از زبان ازرا بایدا نویسنده کتابهای ذن. در این وبلاگ اتفاقات ساده زندگی و احساسات روزمره مرور می شود . میتوان معنای ترس و خشم و سرزنش و اندوه در روابط و همچنین تلاش و مقاومت و عادت و نیاز و تعریف معنویت و معلم معنوی و ... را یافت.

معنای زندگی

بیان معنای زندگی و احساسات از زبان ازرا بایدا نویسنده کتابهای ذن. در این وبلاگ اتفاقات ساده زندگی و احساسات روزمره مرور می شود . میتوان معنای ترس و خشم و سرزنش و اندوه در روابط و همچنین تلاش و مقاومت و عادت و نیاز و تعریف معنویت و معلم معنوی و ... را یافت.

توهمات

در هر تمرین معنوی ابتدا همه چیز تازه و عجیب به نظر می رسد.

اما وقتی از درخشش و برق تازگی می افتد ..

وقتی ناامیدی ها بروز می کنند ..

وقتی خطاهای حسی کهنه و قدیمی کشف نشده باقی می مانند

بی شک تمرین به خشکی می گراید.

.

نتایج ناامید کننده ای که در این وضعیت نصیب ما می شود شاید در حکم حقایق کاملا اصولی به نظر برسد..

اما در واقع خطاهای حسی جدیدی هستند که از فرایندی طبیعی و دایم التغییر ناشی می شود.

.

بیرون آمدن از توهم همیشه چیز خوبی است و نشان می دهد که تمرین معنوی شما در حال پیشرفت است.

باید مواظب بود که توهم به سادگی جای خود را با توهمی دیگر عوض می کند.

... بیداری

عمل به معنویات دارای روشی خاص مثل مراقبه یا با احساس کردن به روشی خاص مثل آرامش یا تمرکز نیست..

بلکه به این مربوط می شود که هر چه بیشتر بیدار زندگی کنیم.

......................................................................................

فطرت واقعی ما همه چیز را شامل می شود ..

حتی قسمتهایی از ما را که خودمان دوست نداریم.

.....................................................................

هر چیز که اتفاق می افتد این فرصت را در اختیار ما قرار می دهد که بیدار شویم.

............................................................................................................

آرزو و ترس دلایل اصلی بی قراری پایان ناپذیر ذهن هستند.

آری گفتن به ترس

همه احساس ترس می کنند اما..

تسلیم ترس شدن چیزی است که زندگی ما را محدود و تیره می سازد.

.

منشاء همه اختلاف ها اعمالی هستند که ما از روی ترس انجام می دهیم.

ریشه همه رنجها و ناراحتی های ما واکنشهای ترس آلود ما است.

.

ترس جلوی صمیمیت را می گیرد و عشق را از میان می برد اما ..

ما غالبا خبر نداریم که ترس چقدر میتواند روی کارهایمان اثر بگذارد.

.

پشت چیزی که ما محبت می نامیم غالبا ترس است.

جای پای ترس در جاه طلبی در افسردگی و عموما در خشم به چشم می خورد.

.

هر بار که تسلیم خشم می شویم زندگی خود را می بازیم.

وقتی ترس بر ما غالب می شود. آینده وحشتناکی را برای خود تصور میکنیم و با آن تصور زندگی خود را خراب می کنیم.

به این ترتیب همان بدبختی ای که ناامیدانه سعی داریم از خود دور کنیم را به سوی خود می کشیم.

.

رمز زندگی کردن با احساسات ترس آلود این است که:

به موارد ترس آری بگوییم..

نه اینکه در کام ترس فرو رویم..

بلکه با روی باز آنها را بپذیریم تا در جهت رهایی گام برداریم.

... "من" و گمگشتگی

اگر عمیقا نگاه کنیم در می یابیم که این "من" که در ظاهر سخت و جامد به نظر میرسد در واقع از "من" های زیادی به وجود آمده است و جالب اینجاست که این "من"ها غالبا با هم اتفاق نظر ندارند.

..................................................................................................

باید در انجام تمرینات معنوی تلاش کرد اما ضرورتی ندارد که به خودمان فشار بیاوریم.

(از خودم: استادی میگفت "تلاش ما تلاش بی تلاشی است." شاید به این معنا که با مفهوم مصطلح تلاش که غالبا ذهنی و احساسی است متفاوت است)

.................................................................................................................

گمگشتگی حالتی است که حاصلی جز آشفتگی و پریشانی ندارد. غالبا علت اصلی گمگشتگی این است که ما نمیدانیم چه کسی هستیم.

.....................

شفافیت حاصل حضور در تجربه جسمانی گمگشتگی است - بدون اینکه افکار مغشوش را بارها و بارها مرور کنیم.

........................................................................................................................................................

راهکار چیست؟

حضور در این زندگی درست همانگونه که اکنون هست... دوست داشتن یا نداشتن آن هم هیچ فرقی نمیکند.

..................................................................................................................................................

ناخواسته ها را با آغوش باز پذیرفتن به ما کمک میکند تا در زندگی همیشه قدردان و سپاسگزار باشیم.

تمرین معنوی به وسیله خشم

شما فکر میکنید باید جلوی بروز خشم را گرفت؟

فرو خوردن خشم، بدون آگاهی ما را از چنگال آن رها نمیکند.

وقتی این کار را میکنیم، خشممان روی هم جمع میشود و تبعات آن بدون کم و کاستادامه پیدا میکند.

اعم از اینکه خشم فروخورده به شکل امراض جسمی، افسردگی، پرخاشگری منفعلانه، یا خشم انفجاری ظاهر شود - به هر شکل دیر یا زود بروز خواهد کرد.

با وجود این بیان خشم در قالب کلمات و رفتارها نیز ماهرانه تر از فروخوردن آن نیست.

.

و وقتی خشم خود را توجیه میکنیم اشتباها به این باور میرسیم که افکار ما به حق و درست هستند.

باید بدون توجیه کردن خشم خود سرکوب آن یا بروز دادنش فقط این خشم را همانگونه که هست حس کنیم.

.

وقتی آن را حس میکنیم میبینیم که لحظه بروز خشم خیلی آرام و خیلی خاص است.

خشم هیچگاه فقط خشم که مفهومی ذهنی است نمیباشد.

بلکه تجربه ای واقعی و درونی شاید از احساس گرفتگی فشار جوش آوردن داغ شدن به علاوه افکاری است که عمیقا آنها را باور داریم.

.

وقتی با آگاهی توجه خود را به این حس ها معطوف میکنید به احتمال زیاد از این باور سخت که "ما" همان "حس ها" هستیم رها میشویم.